هوچهر من

Lilypie - Personal pictureLilypie Kids Birthday tickers

چگونه به کودک خود "نه" بگوییم- قسمت دوم

در پست گذشته در باب روش وقفه نوشتم. همانطور که در نوشته قبلی بیان کردم بر اساس این کتاب باید "نه" گفتن و تنبیه را در آخرین مرحله قرار دهیم.

شایان ذکر است اینجانب که بر اساس رهنمودهای این کتاب عمل کردم تا به حال مجبور به انجام روش وقفه نشده ام. شاید به این دلیل که دخترکم هنوز کودک خردسال دوساله ای بیش نیست و با رسیدن به سنین بالاتر استفاده از روش وقفه مورد نیاز قرار گیرد.


چگونه به کودک خود بله بگویم؟

تعیین محدودیت ها و مقررات متناسب با سن کودک نوپا و اعمال منسجم و پیگیرانه پیامدها و مجازات های منطقی، کمک مؤثر ومفیدی به شما در کنترل نظم خواهد کرد. اما پدر و مادر خوبی بودن، چیزی ورای ورزیده و ماهر بودن در گفتن "نه" است. تربیت و پرورش فرزند باید برای شما و نیز فرزندتان جالب توجه و سرگرم کننده باشد و این ممکن است به معنای گفتن "بله" در موقعیت هایی باشد که شما ابتدا به طور غریزی، درست خلاف آن را انجام می دهید.
یکی از خصوصیات دلپذیر کودکان خردسال، خودانگیختگی آنان است. ایشان زمان را برای برنامه ریزی هدر نمی دهند و هنگام شروع یک ماجرای جدید، بدون شک به خطرهای موجود در آن چندان نمی اندیشند. من و شما، به عنوان والدین، باید برای حفاظت از کودکان در ضمن کشف دنیای اطرافشان، محدودیت و مقرراتی ایجاد کنیم. با وجود این، اگر تعداد این قوانین بیش از حد باشد، ما تجربه های باارزش یادگیری را از آنان دریغ می کنیم و ممکن است احساس دلپذیر و خوشایند خودانگیختگی را در آنان سرکوب کنیم.
اگر بتوانید بیاموزید که به کودک خود بیشتر "بله" بگویید، او خوشحال تر و شادتر خواهد بود. در عین حال شما دیگر مجبور نیستید مدام واژه "نه" را تکرار کنید.به این ترتیب در لذت کشف و دریافت، با او شریک خواهید شد؛ مهارتی که در روند تبدیل شدن به بزرگسالی قابل پیش بینی و هوشیار، شاید از دست داده باشید. مثلاً شما بعد از یک روز طولانی کار، به منزل وارد می شوید، گرسنه و نیز خسته هستید. هوا بارانی است، اما کودک دو سال و نیمه تان می خواهد بیرون برود و در حیاط تاب بازی کند.
شما از همین الآن پیامدهای کار را می دانید: زیر باران هر دو خیس می شوید و سرما می خورید. همچنین، لباس هایتان کثیف و گل آلود می شود و باید شسته و خشک گردد و شام نیز حداقل نیم ساعت دیرتر آماده و صرف می شود.
ذهن خسته از کار و منطقی شما می گوید "نه". از طرفی، فرزندتان هم احتمالاً روز خیلی خوبی را نگذرانده است. در زمان محبوس بودن داخل ساختمان به علت بدی هوا، به اندازه کافی از پدر یا مادر یا مربیان مهد "نه" شنیده است. چرا خودتان را کمی به دست حماقت و دیوانگیهای بچگانه نمی سپرید؟ غریزه را نادیده بگیرید و بگویید "بله". مسلم است که هیچ یک از شما به سینه پهلو مبتلا نخواهید شد و برای کاستن از کارها و زحمات بعدی، می توانید لباس هایی بپوشید که به آسانی شسته و خشک می شوند. فرزندتان در هر حال شام چندانی نخواهد خورد. پس چند عدد بیسکوییت بردارید تا سر و صدای معده را خاموش کنید و همراه فرزندتان زیر باران بروید.
در چنین موقعیتی دو حالت ممکن است پیش بیاید که هر دو خوب و خوشایندند. شاید کودک بلافاصله بعد از دو دقیقه زیر باران بودن به اشتباه خود پی ببرد و به احتمال زیاد دیگر چنین تقاضایی نخواهد کرد. از سویی دیگر، شاید شما جذابیت پریدن در گودال های پر از آب را دوباره کشف کنید و از داشتن اوقاتی خوش با فرزندتان لذت ببرید. حتی در سنین نوپایی، این اتفاق برای کودک می تواند حادثه ای باشد که او بعدها همیشه با خوشی و علاقه از آن یاد کند.
"بله" گفتن به بعضی رفتارهای مخاطره جویانه کودک نوپایتان را بیاموزید. در این صورت موارد کمتری برای گفتن "نه" باقی خواهد ماند و این امر، به افزایش توانایی های فیزیکی کودک کمک خواهد کرد. البته هدف شما از این کار، به مخاطره انداختن ایمنی او نخواهد بود، اما قبل از اینکه دست کشیدن از بعضی رفتارهای مخاطره آمیز و خطرناک مانند سروته آویزان شدن شدن از تاب را کودکتان بخواهید، چرا در همان نزدیکی حضور نداشته و مراقب او نباشید؟ وقتی فرزندتان به اندازه کافی رشد کرده و توانایی بازی دور از چشم بزرگ تر ها را داشته باشد، به هر حال تمام کارهای مخاطره آمیزی را که در توان داشته باشد، انجام خواهد داد. تمام این سختگیری های فعلی شما، شخصیت او را تغییر نخواهد داد. به او اجازه دهید اوقات خوشی را بگذراند و مهارت های فیزیکی خود را افزایش دهد. در ضمن مراقبت از کودک، به او اجازه دهید کنجکاوی طبیعی خود را ارضا کند. ممکن است کار کمی مشکل تر و نیازمند هوشیاری و آمادگی فوق العاده ای باشد، اما اگر یاد بگیرید در موارد بیشتری "بله" بگویید، این امر روند پرورش فرزند را جالب تر می کند؛ هم برای شما و هم برای فرزندتان.