هوچهر من

Lilypie - Personal pictureLilypie Kids Birthday tickers

در باب کامنت گذاران

به احتمال قریب به یقین، اگر د*ین اس*لام در عصر حاضر ظهور می کرد یا دری به تخته می خورد و یک ورژن جدید آن به بازار می آمد، قطعاً در آن اح*ادیثی در باب کامنت گذاران، در بح*ار الانوارش ثبت و ضبط می شد.

این روزها کامنت گذاشتن هم برای خودش اصول و آدابی پیدا کرده و گاهی با پدیده هایی روبرو می شویم که تنها انگشت به دهان می ایستیم و تماشا می کنیم.

به احتمال قریب به یقین اگر اح*ادیث مربوط به کامنت گذاشتن را مرور می کردیم با ح*دیث "خدا کامنت گذاران را دوست دارد" شروع میشد و قطعاً ادامه پیدا می کرد " که ای وبلاگ نویسان برحذر باشید که میان این کامنت گذاران به ظاهر با ایمان، منافقانی هستند که تنها می آیند تا خانه تان را ویران کنند."
یا اینکه " ای کامنت گذاران! همانا آگاه باشید که گاهی می روید که برای یک وبلاگ نویس کامنتی از سر دلسوزی بگذارید و می روید دلش را جزغاله می کنید و بر می گردید، اینجاست که خداوند به جای بهشت، شما را به درک واصل خواهد کرد و در آتش دوزخ جزغاله تان می کند
!" . و مثال هایی خواهد آورد از مردمانی که از دست کامنت گذاران خانه هایشان را با خاک یکسان کردند (مانند اوروگوئه بهشت ناشناخته) یا آن دیگران که ساعت ها گریستند که فکر کنم همه وبلاگ نویسان با این گونه آفت ها آشنا باشند.

زمانی هم که میانمان ادیب و ادبایی پیدا می شوند، دسته ای از کامنت گذاران می روند و با طبع اسطوره سازی خود که خیال می کنند دیگر شخص ادیب باید معصوم از گناه که هیچ، معصوم از اشتباه باشد یا با حسادت آشکار خود از اینکه اشتباهی یافته اند و اشتباه طرف را در بوق و کرنا می کنند و لذت می برند! اصولاً این دسته از افراد به شدت هم ترسو بوده و ناشناس پیام می گذارند! اصلاً نمی دانم چرا ملت غیور ایران همیشه فکر می کنند برای بزرگ بودن باید معصوم بود؟!

از اح*ادیث دیگری که در بح*ار الانوار ـ ورژن دوهزار و چند ـ نوشته می شد این بود که " ای کامنت گذاران همانا آگاه باشید که خدا که هیچ، وبلاگ نویس هم می داند که شما پست را نخوانده اید، فکر کرده اید به شما اجر و مزد تعلق خواهد گرفت بابت کامنتی که گذاشته اید؟! (این تفسیر می شود که خر خودتانید!) هرگز! تازه بابت این ایرانی بازیتان که همه جا متوسل به تقلب می شوید، خداوند به ازای هر کامنت جعلی یک متر مربع خاک جهنم به شما خواهد داد که موظفید در خاک شوره زارش گندم به عمل بیاورید و چون نتوانستید، فرشتگان، پس گردنی نثارتان خواهند کرد و خواهند گفت خاک بر سر بی لیاقتتان! تا مفهوم تقلب را درک کنید!"
در ح*دیث دیگری هم خواهد آمد که "ای کامنت گذاران این تبادل لینک دیگر چه صیغه ایست؟! خب می خواهید کسی را لینک کنید مختارید اما چه کسی گفته او هم موظف است شما را لینک کند؟! مثلاً کسی که وبلاگش از ده وبلاگ برتر وبلاگستان است و عرق جبین ریخته و ساعت ها از عمر عزیزش را صرف خانه اش نموده یا آنکه یک هنرپیشه یا شخصیت ادبی یا هنری مشهوری است، چطور باید یک وبلاگ ....(در نقطه چین می توانید لغات: در پیت، سپور محله شان و یا هر لغت مزخرف دیگری که دوست دارید، جایگزین کنید!) را لینک کند؟ کجای این منصفانه است؟ کامنت گذاران همانا اگاه باشید که درست است که خداوند کامنت گذاران را دوست دارد اما بی عدالتی و زورگویی و سلب آسایش همسایه را نمی پسندد."


خودتان هم می توانید تمام اح*ادیثی که در باب کامنت گذاران با ایمانی که با کامنت های زیبای خود به وبلاگ نویس انرژی و امید و گاهی درس زندگی می دهند و لحظات شیرینی برایش می سازند و ... را تصور کنید. برای مثال وعده غلمان و حوری و درختی که سیب را به دستتان می دهد و نهرهای شیر و ش*راب را فراموش نکنید.



فعلاً همین ها را داشته باشید تا بعد!



این هم مناجات ننه قدقد: یا رسول الله! یا ائمه معصومین ! و بارالها! تنها مزاح کردیم. ما را از دست این امت مسلمانت که چون با شما شوخی کرده ایم، می آیند و ما را سلاخی خواهند کرد، نجات بدهید (اگر تنها به خوابم بیایید و بگویید کدام سفارت ویزا می دهد تا از دست اینها متواری شویم هم کافی است، حالا اگر کمی هم به آنها گوشمالی بدهید که دستتان درد نکند!). هرچه می شود و ملت مسلمان از انجامش عاجز می شوند، می آیند به ضریح فرستادگان شما نخ می بندند، اما حالا که ما با شما شوخی می کنیم نمی دانم چه می شود که ناگهان ورق بر می گردد و فریاد وامصیبتا و امام مظلوم سر می دهند و فکر می کنند شما نمی توانید از خودتان دفاع کنید، خودشان وارد عمل می شوند و روزگارم را سیاه خواهند کرد.