هوچهر من

Lilypie - Personal pictureLilypie Kids Birthday tickers

قلعه رویاهای ما

دو کودک کنار ساحل به شن بازی مشغولند، هر دو طرح های بزرگی را در سر می پرورانند که به تنهایی قادر به اجرایش نیستند. هر دو می خواهند قلعه شنی بزرگی بسازند. ناگهان پیمان همکاری می بندند. پسرک با سطل شن می آورد و دخترک با شن ها قلعه می سازد. در پیمانشان، شن های پسرک تنها به قلعه مشترکشان متعلق است و بوسه ها و عشقشان تنها برای یکدیگر است. وقتی روی شن های ساحل قدم بر می داری، قلعه های ساخته شده می بینی، قلعه های ویران می بینی و قلعه هایی که نیمه کاره رها شده اند و دست فرسایش باد زوایای تند و قائمه شان را به منحنی هایی ناموزون بدل ساخته است. در قلعه های ساخته شده تنها تعداد اندکی خوش ساخت و کم نقص به نظر می رسند.


قلعه های کنار ساحل می توانند معلول یکی از حالات زیر باشند:

یک : دو کودک پیمان می بندند و پسرک شن می آورد و دخترک می سازد و سال ها می گذرند و قلعه ساخته می شود. با هم می ایستند به قلعه ای که ساخته اند چشم می دوزند. در طبقات اولیه قلعه شان لرزش کودکانه دست هایشان و بی تجربی کودکانه شان قابل مشاهده است. کودکی ای که در بعضی لایه های قلعه موج می زند، یادآور خاطرات شیرین کودکی است که در کنار یکدیگر سپری کرده اند.

یک ـ الف : پسرک شن ها را تنها برای دخترک می آورد، بوسه های شیرینش را تنها بر لبان دخترک می نشاند. ابرهای خوشبختی سایه دلچسبی بر قلعه رویاهایشان گسترانده است.

یک ـ ب : یکی از این دو یا هر دو بوسه ها یا شن ها برای قلعه و شخص دیگری نیز مصرف می کنند و آن دیگر شریک متوجه سایه دیگری که گاهی از کنارشان عبور می کند نمی شود. باز هم قلعه ساخته می شود، باز هم کنار یکدیگر می ایستند و به بنایی که برپا نموده اند، خیره می شوند و غرق لذت می شوند.


دو : دو کودک پیمان می بندند و پسرک شن می آورد و دخترک می سازد. چشمان تیزبین دخترک، حضور سایه های سرگردان اطرافش را حس می کند:

دو ـ الف: دخترک به قلعه نیمه ساخته نگاهی می اندازد و به ساختن مجددش با کس دیگری می اندیشد، وه که چه سخت است، از ابتدا آغاز کردن و شهامت بسیار می طلبد. یا آنکه پسرک را دوست می دارد؛ دوست داشتنی ناخودآگاه که نمی داند از دل بر می آید یا جای دیگری! قصد ترک کردنش را ندارد. می ماند و سایه ها را ندید می گیرد و ادامه می دهد. پس از عبور سال ها طلاق عاطفی می گیرد و سال ها ادامه می دهد و یا به انتظار فرصتی برای انتقام می نشیند. سال ها می گذرند و قلعه ای نه چندان خوش ساخت برجای می گذارند؛ قلعه ای که چون دخترک به آن چشم می دوزد تنها ساختار قلعه برایش رضایت بخش است و نه خاطراتی که لابلای دیواره هایش خفته اند.

دو ـ ب: شرایط ایجاد شده برای دخترک قابل تحمل نیست، اشک می ریزد، به پسرک می گوید که قصد ترک کردنش را دارد و قلعه نیمه کاره رها می شود و یا فرو می ریزد:

دو ـ ب ـ یک: از ساختن قلعه منصرف می شود و به یک حصار شنی تنهایی که شن هایش را خود یا بستگانش تامین می کنند، رضایت خواهد داد.

دو ـ ب ـ دو: دخترک به سراغ دیگری می رود، شروع به ساخت قلعه جدیدی می کنند؛ قلعه ای که از همان ابتدا با دستانی مقتدر و بدون لرزش های کودکانه شروع به جان گرفتن می کند:
دو ـ ب ـ دو ـ یک: این بار باز هم سایه های سرگردان را مشاهده می کند، یا به بخش (دو ـ الف) پناه می برد، یا آنکه باز هم قلعه را ویران می کند، به بخش (دو ـ ب) می رود و از ابتدای این بخش دوباره طی می کند.
دو ـ ب ـ دو ـ دو: از سایه های سرگردان خبری نیست. قلعه خوش ساختی بر جای می ماند؛ حاصل پذیرفتن سختی یک بار فرونشاندن قلعه و بازسازی مجددش؛ حاصل شهامتی مثال زدنی. گنجی که با رنج بسیار به دست آمده است.

بخش دو، دو تبصره دارد که مربوط به مواقعی است که داستان قلعه سازی در سواحل یکی از دریاهای ا...ن* صورت بپذیرد.

تبصره نخست اینکه اگر پسرک سایه های سرگردان را مشاهده کند، مصلحت اندیشی برایش معنا ندارد و تنها (دو ـ ب) به وقوع خواهد پیوست، آن هم اگر بویی از تمدن برده باشد، در غیر این صورت با کشتن دخترک غرور لگدمال شده اش را ترمیم می کند و به دلخواه به هربخشی که نظر ملوکانه اقتضا کند رجوع می کند یا آنکه بخش های جدیدی که از ذکر آنها در متن فوق معذوریم (به منظور جلوگیری از تشویش افکار عمومی) پایه گذاری کرده با میل و رغبت طی طریق می کند!
تبصره دوم اینکه دخترک تنها نقش برده را دارد، باید قلعه را به پایان برساند مگر آنکه پسرک بخواهد او را یک اردنگی مهمان کند تا سایه سوگولی تشریف فرما شوند یا آنکه کمی انسانیت در انتهای وجودش باقی مانده باشد و به خواسته دخترک تن دهد! در غیر این صورت یک دخترک ا...نی صاحب جانش نیست احساسش که جای خود دارد! *

حالا از این تبصره ها که احتمال به وقوع پیوستنشان بسیار کم می باشد و تنها در بعضی قبایل آدم خواردر جزایر دورافتاده در آفریقا شاید چنین قوانینی حاکم باشد، عبور می کنیم و به بحث درباره کشورهایی که تمدن در آنها مشاهده می شود، می پردازیم!!!!!!!!!


سه: دخترک و پسرک تنها از روی احساسات کودکانه و یا هر دلیل دیگری پیمان بسته اند، سایه ای در کار نیست، اما بخش دو تکرار می شود، تنها به جای کلمات "دخترک" می توانید" دخترک یا پسرک" را جایگزین کنید و از ابتدا بخوانید، بخش های مربوط به سایه را حذف کنید و عدم تفاهم را بچپانید!


آینجاست که آرزو می کنیم در بخش یک جای داشته باشیم؛ همان بخشی که تعداد اندکی را در خود جای می دهد؛ همان بخشی که قسمت دومش حاوی جهل است؛ جهلی که آرامشی پایدار در بردارد.



*ا...ن احتمالاً یکی از همان جزایر دورافتاده در آفریقاست!!!!!!!

*اشاره به قاونونی که در ا...ن بدون اجازه شوهر، زن حق انجام عمل جراحی ندارد. در صورت نبود شوهر، خانواده شوهر باید رضایت بدهند.


پانوشت یک: این پست حاوی حالات متعدد دیگر نیز می باشد که برای جلوگیری از پیچیده تر شدن از نوشتن آنها صرفنظر شده.
پانوشت دو: از افرادی که لطف می کنند و کامنت می گذارند، مجدداً خواهش می کنم اسمشان را به انگلیسی بنویسند تا قابل شناسایی باشند. بعضی سوال هم می پرسند اما هیچ ردی از خود به جا نمی گذارند تا به سوالشان پاسخ داده شود!