هوچهر من

Lilypie - Personal pictureLilypie Kids Birthday tickers

هوش عاطفی لابلای سطوری که می نویسم

در حال خرج کردن تنها دقایقی بودم که در روز به خود اختصاص داده بودم؛ نوشتن. در آن حال خوش شناوری در دنیای نگارش، نیم نگاهی به دخترک انداختم. دستگاه ورزشی اتاق کار را با یک ماژیک نقره ای که در وسایلم یافته بود، رنگ آمیزی می کرد.

گفتم نکن هوچهر. شما کجا باید نقاشی کنی؟ گفت، توی دفتر نقاشیم. گفتم پس برو دفترتو بیار.گویی نگفته بودم.
پرسیدم: درِ ماژیک را کجا انداختی؟ بی آنکه پاسخم را بدهد به نقاشی روی اربیترک* ادامه داد. گفتم: اگه دفترتو نیاری امروز اجازه کارتون ببعی ها رو دیدن نداری. بازهم بی کوچکترین عکس العملی به تهدیدم، روی دیگر پایدان سرید و با ماژیک به جان آن دیگری افتاد.

می دانستم شکست خورده ام. می دانستم دیگر راهی جز وقفه برایم باقی نگذاشته است. می دانستم این راه نیز دیگر رنگ باخته است و با کیاست به آسانی مانند بسیاری مواقع دیگر خنثایش خواهد کرد.

تصمیم گرفتم جایگاهم را که در برابرش بود ترک کنم و کنارش بایستم. به همدلی اندیشیدم. کارم را رها کردم. دخترم را به آغوش کشیدم و پرسیدم: شما دوست نداری من پای کامپیوتر بشینم نه؟
هوچهر پاسخ داد: نه.
ادامه دادم: احساس می کنی که کم دوستت دارم و بهت اهمیت نمی دم؟
سرش را به علامت تایید تکان داد.
در آغوش فشردمش و پرسیدم: می خوای باهم بازی کنیم؟
هیجان زده و با صدای بلند گفت: آآآآرررررررره.
گفتم: اما بعد از بازی من می خوام بشینم پای کامپیوتر و شما دیگه نباید کارهای اشتباه انجام بدی.

نیم ساعت بازی کردیم. باهم چرخیدیم و خندیدیم. قایم موشک و الکم و دولکم و عمو زنجیرباف بازی کردیم. یکدیگر را در آغوش گرفتیم و غرق لذت شدیم.

سر کارم بازگشتم. زیرچشمی دخترک را از نظر گذراندم.

بی آنکه من از هوچهر بخواهم، درب ماژیک را که خود می دانست زیر دستگاه انداخته است، برداشت و روی ماژیک گذاشت. دستمال کاغذی برداشت، خیس کرد و شروع به تمیز کردن نقش و نگارهایی که روی دستگاه، خلق کرده بود، نمود. متکا و عروسک و دفتر و مداد شمعی هایش را از اتاقش آورد و روی زمین، کنار کامپیوتر پهنشان کرد.

شاد بودم که همدلی پاسخ تمام شکست هایم مقابل نیم وجبی دوسال و چند ماهه ام بوده است.

اما................

حس نوشتن برباد رفته بود و جملات قهر کرده بودند. و این بهایی بود که برای مادری هر روز و هر لحظه می پرداختم.


*OrbiTrek



پانوشت: اینجا هم می توانید کامنت بگذارید.