هوچهر من

Lilypie - Personal pictureLilypie Kids Birthday tickers

یادآوری خاطرات گذشته


این عکس بنا به درخواست سرکارعلیه از ایشان گرفته شده است


هوچهر، این روزها آنچه پیشتر اتفاق افتاده است یا آنچه پیش رویش نقل می شود را به خاطر می آورد و برایمان تعریف می کند.

دیروز به حمام رفته بودیم و هوچهر صابونش را با انداختنش درون توالت فرنگی به عدم رسانیده بود. به او گفتم کار بدی کردی حالا دیگه صابون نداری.
به سرعت صورتش را کج کرد، دستش را روی گونه اش قرار داد و گفت: بیبخسید (ببخشید). لبخندی زد و بی وقفه فرمود: یکی دیگه بخر!

امروز با دیدن توالت فرنگی اتفاق دیروز را همراه با تاکید بر خرید یک عدد صابون جدید برایم نقل کرد!

چند روز پیش بی هیچ یادآوری گفت: مهد کودک دوست ندارم. گفتم چرا عزیزم؟ گفت مادر وفت (رفت) گریه کردم. گفتم چرا عزیزم؟ سکوت کرد و دیگر ادامه نداد و قلب من مالامال از غصه شد.


پانوشت یک: بنا بر فرمایش خانم شین که هر کس به این سرا می آید دست خالی برنگردد و فرمایش جناب نونوش که پیشتر فرمودند هرکس زود به زودتر آپ کند باادب تر است و خودش گاهاً روزی دو پست هوا می کند از این به بعد سریعتر آپ می کنیم.
پانوشت دو: بسیاری از شما برایم کامنت گذاشته اید که نمی توانید عکس ها را باز کنید. اینجانب به شخصه از Opera استفاده می کنم و Explorer را بیخود می دانم. پیشنهاد می کنم از آپرا استفاده کنید، سرعت باز شدن صفحات بسیار بهتر می شود و بسیاری از عکس هایی که با اکسپلورر باز نمی شود با اپرا قابل مشاهده هستند.