هوچهر من

Lilypie - Personal pictureLilypie Kids Birthday tickers

سگ، چاق، تنبون و هوچهر متفاوت



سگ
هوچهر: مادر میشه برام سگ بخری؟
من: نه، توی آپارتمان نمی شه سگ نگه داشت.
هوچهر: پس چرا همسایمون نگه می داره. می خوام که ما هم سگ داشته باشیم، بعد سگامونو باهم ببریم گردش، سگامون باهم بازی کنن.
من: من از موی سگ توی خونه خوشم نمیاد، کثیفه.
هوچهر با گریه: خواهر که برام دنیا نمیاری، بذارمش روی پام ازش نگهداری کنم، بچه های همسایه هم که اسباب بازی هامو خراب می کنن. می خوام خب سگه جای خواهرم باشه!!!
..............
چاق
مبلمان را به دیوار چسبانده ایم. آقای شیر روی مبل نشسته بود و هوچهر تلاش می کرد روی لبه بالای مبل پشت سر آقای شیر حرکت کند.
آقای شیر: هوچهر بیا پایین، الان می افتی، سرت داغون میشه.
هوچهر: خب هی نمیری ورزش کنی، چاقی، همه جاهارو گرفتی راه نیست من رد شم!!!!!!
…………
تنبون
این روزها تلاش می کند برای هر کلمه چندین هم معنا بیاید؛ فارسی یا انگلیسی. گاهی هم دستاورد این سینونیم هایش این می شود!
مادر اینجا (ب.اسنش را نشان می دهد) سه تا کلمه داره: باستن، تنبون، (در گوشی هم زمزمه می کند) «و» (نام یکی از دوستان تهرانش) هم بهش می گه ک.و.ن.
اینجانب نمی دانم تنبون از کجا انتخاب شده، اما هیچ جوره کنارش نمی گذارد!
...........
هوچهر متفاوت
دخترک را برده ام حمام. وقتی خودش را می شست، من نظارت می کردم و تلاش می کردم ترجیحاً چیزی نگویم اما خب در اولین تذکر این جواب را دریافت کردم:
ببین مادر هرکسی یه طوری کارشو انجام می ده. شایدم همه بچه های دیگه یه جور دیگه انجام بدن، اما من اینجوری انجام می دم. من اسمم هم با همه فرق داره، پس خودم هم با همه فرق دارم!
بعد هم کلی در باب اینکه با همه فرق دارد اما الزاماً بیش از مابقی کودکان کار بد انجام نمی دهد با یک زبان و منطق چهار سال و هفت ماهه سخنرانی کرد!
تمام مدت سکوت کرده بودم و ناباورانه گوش سپرده بودم و نتیجه نام متفاوتش را نظاره می کردم و اینکه چطور تلاش می کرد از کلمات استفاده کند، گاهی بجا، گاهی نابجا اما منظورش را می رساند که خلاصه کارهای بدش اصلاً هم بدتر نیستند.
باور کنید ما هیچ جوری در باب اینکه کارهای بدش خوبتر هستند یا بدتر چیزی نگفته ایم. اصلاً در منزل ما مقایسه آن هم در این باب صورت تگرفته! ادامه تحلیل های خودش بود!


اینجا هم می توانید کامنت بگذارید.