هوچهر من

Lilypie - Personal pictureLilypie Kids Birthday tickers

برسد به دست آقای مدیری

آقای مدیری! بمب خنده ات را دیدم و در دل گریستم؛ به حال تو گریستم و به حال مملکتم که تو هنرمند بنام و محبوبش هستی.

روزهاست که سریال قهوه تلخت دیگر برایم جذاب نیست و تنها هر هفته آن را تهیه می کنم تا سهم کوچکی در حمایت از هنرمندان کشورم داشته باشم، که امروز هنر به سختی نفس می کشد و شاید نفس های آخرین را تجربه می کند. اما بدان هرگز بخش چهاردهم را تهیه نخواهم کرد که دیگر در زمره هنرمندان نمی شمارمت آنگونه که شخصیت همکاران و هم نوردانت را مورد اهانت قرار دادی.

نمی دانم چرا در لیست نهصد کانال خانواده ای که به تصویر کشیده بودی، کانال "من و تو" نبود، "می شف" نبود، "بی بی سی فارسی"، " بیبی تی وی" و ....... نبود و کانال ها ـ حتی کانال های سیا.سی ـ تنها به بخش های زیر شکمی اشاره می کردند و در آخر خانواده مجبور به ترک آن شدند.

نمی دانم چرا دختر خواننده ای که رفته بود بلاد خارجه در نگاه شما تنها شده بود متخصص پایین تنه مردان و تشخیص هات* بودن و نبودنشان. دختران بسیاری در آزادی آن سوی آبها غرق می شوند و می شوند آنچه شما به تصویر کشیده بودی، اما گمان نکنم به هیچ شبکه ای برای مصاحبه دعوت شوند مگر آنکه موفقیت شغلی ویژه ای کسب کرده باشند که لابد در نظر مردان سنت گرایی چون شما در کنار آن نوع زندگی خصوصی (که هرکس حق دارد هر نوعش را انتخاب کند) قابل ارج نهی و احترام نیست و جسارتشان و شهامتشان برای رسیدن به مقصد و ترک کشوری که در آن حق هیچ نوع فعالیت هنری ـ برای زنان و حتی مردان ـ ندارد نادیده گرفته می شود و روش عبورش از مرز بی شک همانی است که ذهن ناسالم شما ساخته است . حتی اگر س.کسی بودنشان عامل مهمی در موفقیتشان و شهرتشان داشته باشد باز هم تنها عامل نیست و لابد بینندگان کنسرت هایشان بیش از سی و هشت نفر خواهد بود و آن اشاره بی پروا و توهین آمیزتان به افراد خاص قابل اغماض نیست.

و لابد نمی دانی که علم متافیزیک هم مانند علوم دیگر در حال پیشرفت است و دستاورد دارد و محققی می آید و تحقیق می کند و در کنار تحقیقاتش باید روزگار هم بگذراند، پس کتاب هایش را به فروش می رساند و سی دی هایش را. نمی دانی که مسیری که یک محقق می پیماید برای رسیدن به هدف تا چه حد ناهموار است و آنچه یکی با رنج و تحقیق بدان رسیده در ذهنت دری وری به شمار می آید چون این علم را نمی شناسی و هر شیوه جدیدی را نوعی روش کلاه برداری می شماری. لابد نمی دانی غم فراغ والدین در از دست دادن فرزندان باعث سوق دادن بشر به سوی آن بخش از علم شد.

و نمی دانم چرا باید نام کانالی که مجری هایش دو دختر شو آف** هستند، اچ آی وی باشد. چرا نمی شود به گونه ای دیگر نگاه کرد. ما در چه عصری زندگی می کنیم؟ هیجدهم میلادی؟!

اصلاً نمی دانم چرا کلیت بمب خنده ات، ایرانیان مقیم خارج از کشور را به سخره گرفته بود، بدون در نظر گرفتن آنکه چه بسیارند ایرانیانی که بی وقفه تلاش می کنند برای کمک به هموطنانشان که زیر یوغ ستم کمر خم کرده اند. از جمله کمک ها می توانم برایت از فعال ماندن فیس بوک نام ببرم که قرار بود به دلیل تحریم ایران، به ایرانیان سرویسی ارائه ندهد و با تلاش این دسته از هموطنان نه تنها سرویس فیس بوک برای ایرانیان باقی ماند، بلکه زبان فارسی را به زبانهایش اضافه نمود و شخص شما برای تبلیغ قهوه تلختان از آن، استفاده مادی و معنوی بسیار کردید.

و فعالیت های حقوق بشری و ........ که در حال انجام بوده و هست و توسط همین شبکه های ماهواره ای به اطلاعمان می رسانند که هستند، که شیرین عبادی هست، که نوبل صلح می گیرد، که گلشیفته فراهانی کنار لئدوناردو دی کاپریو نقش می آفریند و چه زیبا می آفریند، که جمشید دلشاد شهردار بورلی هیلز است و تمام شهر را به یک سیستم هوشمند امنیتی مجهز کرده و ... .

و نتواستم بخندم به آن جمع ایرانی که بالاجبار از ایران بیرون انداخته شده و دلش برای وطنش تنگ است و نوروز برگزار می کند و لابد در آخر در حصرت دیدار وطن در غربت می میرد. نمی دانم کجای آن نکته ای داشت برای شوخی کردن و خندیدن. نکند خیال کردی آن روز که به ساعت خوشت خندیدیم، آن روز که تقلید نقش مرحوم نوزری در مسابقه هفته کولاک کرد، برای آنکه نوزری را مسخره کرده بودی خندیدیم؟! نه جانم! ما خندیدیم به آنکه با هوشمندی، اختیار مجری برای تبعیض قائل شدن میان شرکت کنندگان را بیرون کشیدی و طنزآلود به نمایش درآوردی.

من منکر حضور تعداد قابل توجهی کانال های بی مصرف و هجو در ماهواره نیستم و تا آخر بمب خنده ات را دیدم بی آنکه به قضاوت بنشینم. منتظر پایانش بودم و نتیجه گیریت.

اما نتیجه، ترک ماهواره بود. نتیجه خنده دار و توهین آمیزی بود؛ حتی برای من که علاقه به تلویزیون نگاه کردن ندارم. چرا که فراموش نکرده ام حضور بخارشور و جاروی شارژی در منزل هایمان را که مدیون "می شاپ" یا همان "بی شاپ" شما هستیم و فروشگاه های کالای خانه پس از آن به سراغ این محصولات رفتند. اینکه دخترکم می تواند از برنامه های کاملاً بر اساس اصول روانشناسی بیبی تی وی ـ به جای مشاهده برنامه های غیراصولی و مملو از بدآموزی تلویزیون جمهوری اسلامی ـ استفاده کند. اینکه شبکه من و تو اطلاعات مفیدی در اختیارم می گذارد و برنامه های مستندش بی نظیر است. می شف دستورهای آشپزی اش حرف ندارد و ........ . اینکه مجبور نیستم از شبکه های رسمی تلویزیون جمهوری اسلامی استفاده کنم که سریال هایش پر است از جملات و کلمات رکیک (بر خلاف آنچه شما ـ آقای مدیری ـ تلاش کرده بودی القا کنی که تمام شبکه های ماهواره ای پر از فحش و فضیحت هستند). و هزار مورد دیگر.

مابقی آنچه به نمایش درآوردی را دیگر تحلیل نمی کنم که آنها نیز جهتگیری مغرضانه ای داشتند چون همین ها.

آقای مدیری! به گمانم غرور، نابینایت کرده و گمان کردی با پخش زیرزمینی این فیلم همه گمان می کنند علیه دولت اقدام کردی، پس همه تلاش خواهند کرد فیلمت را به دست بیاورند و ببینند. تو هم آسان شخصیت ها را ترور می کنی و در عین حال قهرمان اذهان می شوی و با یک تیر دو نشان می زنی و هم از توبره می خوری و هم از آخور. بی شک، آنچه ترور شد، شخصیت تو بود.


اما ارزان فروختی. حیثیت هنری ات را و اعتبار ملی ات را ارزان فروختی. خیلی ارزان.


*hot
**show off




پانوشت : پرشین بلاگ، امسال هم مسابقه ای برای انتخاب برترین های وبلاگ های بانوان برگزار کرده است. برای رأی دادن به اینجا می توانید بروید.


اینجا می توانید کامنت بگذارید.