هوچهر من

Lilypie - Personal pictureLilypie Kids Birthday tickers

شروع دوباره

شروع دوباره
کی فکر می کرد شیراز، شهر شعر و عشق و عاشقی جایگاه آغاز زندگی جدید من باشه. من که
می خواستم به دنبال خوشبختی تا اون سر دنیا برم. اولین چیزی که از این شهر خریدم یک جلد دیوان حافظ بود. کتاب خودم رو در منزل پدری برای استفاده اعضای خانواده به یادگار گذاشته بودم . تصمیم گرفتم برای اولین بار که می خوام کتاب رو باز کنم نیت کنم و بعد کتاب رو باز کنم. این غزل اومد:
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
بمطربان صبوحی دهیم جامهَ چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان
درین جهان ز برای دل رهی آورد
همی رویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد